در سالهای اخیر، تعداد استارتاپ های موفق خارجی که ارزشی بیش از یک میلیارد دلار دارند، رو به افزایش است. در این بین نسل جدیدی از استارتاپ ها متولد شدند؛ کسب و کارهای موفقی که ارزشی بیشتر از 10 میلیارد دلار داشتند. این استارتاپ های خارجی با هدف دست یابی به منابع مالی بیشتر، همیشه خصوصی باقی خواهند ماند. تا از پنج استارتاپ از بزرگترین استارتاپ های موفق خارجی بگوییم که اکنون بیش از 10 میلیارد دلار ارزش گذاری شدهاند.
شرکت اوبر (Uber)
در حال حاضر، اوبر ارزش 68 میلیارد دلاری دارد.
دو کارآفرین سریالی با نامهای تراویس کالانیک (Travis Kalanick) و گرت کمپ (Garrett Camp) در سال 2009 میلادی برنامهای برای گوشیهای هوشمند ساختند، بدین ترتیب کاربران میتوانستند با فشار یک دکمه، تاکسی شخصی بگیرند. سال بعد شرکت اوبر در شهر محل زندگی این دو کارآفرین، یعنی سانفرانسیسکو راه اندازی شد. دو کارآفرین موفق، پشت فرمان خودروهای لینکلن تاون کار خود، سانفرانسیسکو را با ارائهی بهترین خدمات احاطه کردند.
مسافران برای فراخوانی تاکسی کار زیادی انجام نمی دادند، رانندگان هم منبع درآمد خوبی داشتند، اوبر هم با دریافت 20 درصد از مبلغ هر سفر، به کسب و کار پرسودی دست یافت. با شکل گیری مدل کسب و کار اوبر، این شرکت رشد جهانی قابل توجهی پیدا کرد و در طول پنج سال، خدمات خود را به بیش از 270 شهر در سراسر دنیا انتقال داد.
وقتی اوبر موفق شد، اپ های دیگری چون لیفت (Lyft) و سایدکار (Sidecar) هم راه اندازی شدند و صدای اعتراض صنعت تاکسیرانی و افرادی که نگران امنیت چنین سفرهایی بودند به گوش رسید. به همین خاطر خدمات اوبر در نوادای ایالات متحده و بخشهایی از هند، چین و تایلند منحل شد. آقای کالانیک (Kalanick)، مدیرعامل کمپانی اوبر، با رقبای سرسختی مواجه شد اما سرمایه گذارانی که شاهد دست یابی ارزش این شرکت به 68 میلیارد دلار در سال 2016 بودند، هر روز بیشتر از قبل به این کسب و کار متمایل می شدند؛ ارزش 68 دلاری اوبر که فیس بوک را با ارزش 50 میلیارد دلار پشت سر گذاشت.
اوبر با سرمایه میلیارد دلاری، شبکهی گستردهای از وکلا و با پشتیبانی دیوید پلوف (David Plouffe)، فعال سیاسی باتجربه، در تلاش است مسیر قانونی را هموار کند و خدمات خود را با قوانین شهری هماهنگ سازد.
شرکت اوبر برای مقابله با موانع قانونی و رقبای خود، میلیاردها دلار در سراسر دنیا هزینه کرد، اما نتوانست بازار چین، بزرگترین بازار بالقوهی خود را حفظ کند. همچنین اوبر برای مواجهه با کمپانی دیدی چاکسینگ پول زیادی خرج کرد، اما نتوانست موفق شود و در نهایت، استراتژی عملیاتی خود را در تبادل سهامی به ارزش 20 میلیارد دلار به این استارتاپ محلی واگذار کرد.
کالانیک قصد دارد اوبر را از یک تأمین کنندهی خدمات حمل و نقل برای افراد، به تأمین کنندهی تدارکات شهری تبدیل کند که تمام افراد، کالاها و خدمات را از نقطهی الف به ب می رساند. هم اکنون این شرکت به دنبال توسعهی خودروهای خودران و تست تحویل غذا و بار است.
شرکت دیدی چاکسینگ (DIDI Chuxing)
کمپانی دیدی چاکسینگ هم اکنون ارزش 50 میلیارد دلاری دارد.
دو اپ بزرگ تاکسی اینترنتی در چین با نام دیدی داچ (Didi Dache) و کودی داچ (Kuaidi Dache)، در فوریهی 2015 میلادی با هم ادغام شدند و بالاخره رقابت این دو شرکت برای جذب مشتری پایان یافت. این مشارکت، سرمایه گذارانی را که شامل دو رقیب قدیمیتر، یعنی هلدینگ گروه علی بابا (Alibaba Group Holding Ltd) و هلدینگ تنسنت (Tencent Holdings Ltd) بودند را ادغام کرد.
شرکت ادغام شده با نام دیدی چاکسینگ (Didi Chuxing) به ابرقدرتی در دنیای اپ های تاکسی اینترنتی تبدیل شد و توانست بزرگترین استارتاپ دنیا در این صنعت یعنی اوبر را هم پشت سر بگذارد. اوبر در اوایل سال 2016 میلادی، در معاملهای سهامی به ارزش 20 میلیارد دلار، بازار چین خود را به دیدی واگذار کرد. هر دو شرکت هزینهی سنگینی برای اغوای رانندگان و مسافران پرداخت کردند و هر یک سرمایههای جدیدی را به منظور افزایش ترافیک به خدمات خودشان جذب کردند. اکنون اوبر در کنار اپل، علی بابا و تنسنت، بزرگترین سهامداران دیدی به حساب میآید.
“دیدی” قصد دارد مشتریان بیشتری را فراتر از مرزهای چین به دست آورد. جین لو (Jean Liu)، مدیر “دیدی” گفت این شرکت به دنبال تحلیل بازارهای جدید است تا وارد آنها شود.
کمپانی دیدی تا سپتامبر 2016، هر ساله 20 میلیارد دلار درآمد داشت و روزانه 20 میلیون سفر را در 400 شهر دنیا ترتیب میداد. دیدی همانند اوبر درصد کمی از دریافتیها را به عنوان درآمد از رانندگانش دریافت می کند.
دو شرکت دیدی و کودی در سال 2012 میلادی راه اندازی شدند و با علی بابا ارتباط خوبی دارند. کودی در هانگژو، محل استقرار علی بابا، تأسیس شد و این غول اینترنتی نقش مهمی در توسعهی این اپ ایفا می کند. کاربران کودی قادر هستند پول تاکسی خود را با علی پی بپردازند؛ سیستم پرداخت آنلاینی که توسط شرکت خدمات مالی وابسته به علی بابا مدیریت می شود.
دیدی داچ توسط وی چنگ (Wei Cheng) راه اندازی شد؛ فردی که تا قبل از آن به مدت هشت سال برای شرکت تجارت الکترونیک علی بابا کار می کرد. یکی از سرمایه گذاران اصلیِ دیدی، تنسنت؛ رقیب علی بابا است که در حوزهی شبکههای اجتماعی و بازیهای آنلاین فعالیت دارد.
شرکت شیائومی (Xiaomi)
کمپانی چینی شیائومی در حال حاضر، ارزش 46 میلیارد دلاری دارد.
شیائومی به عنوان سازندهی گوشیهای هوشمند، طرفداران زیادی دارد. جدا از شرکتهای مشهور چون اپل و گوگل، شرکتهای فناوری کمی هستند که بتوانند با شیائومی چین وارد رقابت شوند. خیلی از افراد به چین سفر میکنند تا شاهد عرضهی محصولی جدید از سازنده محبوبشان باشند. حتی در اعیاد مختلف، برای لی جون (Lei Jun)، مؤسس شیائومی هدایایی دست ساز ارسال می کنند.
شیائومی توانست بعد از چهار سال به بزرگترین سازنده گوشیهای هوشمند در چین تبدیل شود. این شرکت در دسامبر 2014 و بعد از تأمین منابع مالی جدیدی به ارزش 1.1 میلیارد دلار، با سرمایهی 46 میلیارد دلاری، به عنوان ارزشمندترین استارتاپ دنیا معرفی شد.
شیائومی با ترکیب هوشمندانه گوشیهای هوشمند با شبکههای اجتماعی به موفقیتهای چشمگیری دست یافت. این سازنده چینی همواره گوشیهایی با امکانات پیشرفته عرضه می کند که با برندهای برتر جهانی قابل رقابت هستند، اما اختلاف قیمت قابل توجهی دارند. پاسخ گویی مرتب و بهروز رسانی هفتگی رابط کاربری گوشیهای شیائومی از دلایل موفقیت این سازندهی چینی است؛ این بهروز رسانیها مطابق با پیشنهادات کاربران در شبکههای اجتماعی انجام می شود.
آقای لی جون، مدیرعامل شیائومی، نقش مهمی در موفقیت این برند دارد. او همواره برای زیباسازی معرفی محصولات جدید خود از استیو جابز الهام گرفته است. آقای لی قبل از راه اندازی شیائومی، مدیرعامل کینگ سافت، سازنده چینی نرم افزار و سرمایه گذار فرشته بود. او همان کسی است که مدیران برجستهای، از جمله مدیران سابق گوگل را برای راه اندازی شیائومی دور هم جمع کرد.
شیائومی با عرضه محصولاتش به صورت آنلاین و با بازاریابی دهان به دهان توانست هزینهها را کاهش دهد و به موفقیت چشمگیری برسد. شیائومی با رقیبان سرسختی در چین رو به رو شد اما توانست به فراتر از مرزهای چین هم راه یابد. بعد از چند سال رشد سه رقم درصدی شیائومی ، این شرکت در سال 2015 برای اولین بار توانست به هدف فروش خود دست یابد.
شرکت ایر بی ان بی (Airbnb)
کمپانی ایربی ان بی، در حال حاضر ارزش 31 میلیارد دلاری دارد.
ایربی ان بی (Airbnb) که در ابتدا با نام ایربد اند برکفست (AirBed & Breakfast) معرفی می شد، نام خود را از تشکهای بادی گرفته است. این شرکت توسط برایان چسکی (Brian Chesky) و جو گبیا (Joe Bebbia) راه اندازی شد که در اکتبر 2007 تشکهای آپارتمان خود در سان فرانسیسکو را به چند نفر کرایه دادند تا بتوانند از پس پرداخت اجاره خانهشان بربیایند.
برایان چسکی و جو گبیا، از این ایده برای راه اندازی کسب و کار خود استفاده کردند. در همین زمان بود که سومین شریک، یعنی ناتان بلکارچک (Nathan Blecharczyk) هم به گروه آنها پیوست تا باهم بازار آنلاینی تشکیل دهند که تمام مالکان خانهها و آپارتمانهایی را که اتاق اضافی برای کرایه دادن دارند، به مسافرانی که به دنبال جایی ارزانتر از هتل هستند، به هم وصل کنند.
این استارتاپ در ابتدا نتوانست توجه سرمایه گذاران را به خود جلب کند. بهطوری که، مؤسس وای کامبینیتر (Y Combinator)، پُل گراهام (Paul Graham) آن را ایدهی افتضاحی دانست؛ البته به خاطر اینکه بنیانگذاران Airbnb را دوست داشت، این کسب و کار را در شتاب دهنده استارتاپ خود پذیرفت.
اگرچه این استارتاپ شروع بیسروصدایی داشت، اما توانست به پایگاه داده آنلاینی تبدیل شود که به کاربران امکان می دهد هر جایی، از خانههای درختی در کالیفرنیا تا آسیابِ بادی قرن هجدهمی در فرانسه تا خانههای ساحلی بوهمی در ریو را کرایه کنند. در همین زمان بود که سرمایه گذاران جذب این استارتاپ شدند و بیش از 3 میلیارد دلار سرمایه گذاری کردند و ارزش این استارتاپ از دو هتل زنجیرهای بزرگ، یعنی ویندهام ورلدواید (Wyndham WorldWide Corp) و شرکت هتلهای هایت (Hyatt Hotels Corp) جلوتر رفت.
هم اکنون مالکان این هتلها در تلاش هستند از پیشرفت استارتاپ ایران بی ان جلوگیری کنند، چرا که مکانهای اجارهای کوتاه مدت و ارزان قیمت، برای امنیت عمومی خطرناک است، برهم زنندهی قوانین مناطق مسکونی هستند و مکانهای اجارهای بلندمدتِ مقرون به صرفه را به چالش می کشند.
اریک اشنایدرمن (Eric Schneiderman)، دادستان بزرگ نیویورک، اعلام کرد تقریباً سه چهارمِ مکانهای اجارهای Airbnb غیرقانونی هستند و دولت جریمهی 7500 دلاری برای افرادی درنظر گرفته که اماکن اجارهای را به مدت کمتر از 30 روز در مجتمعهای ساختمانی در نیویورک تبلیغ کنند. به همین خاطر، پیشرفت ایربی ان بی در بازار هدف با مشکل مواجه شده است.
این استارتاپ در نوامبر 2016، از اجارهی خانهها فراتر رفت و تورهایی برگزار کرد که باعث شد به یک آژانس مسافرتی تکامل یافته تبدیل شود. ایر بی ان بی در نظر دارد رزرو رستوران، پرواز و کرایهی اتومبیل را هم به خدمات خود بیافزاید.
شرکت اسپیس اکس (SpaceX)
اسپیس اکس، هم اکنون ارزش 21 میلیارد دلاری دارد.
ایلان ماسک (Elon Musk)، کارآفرین سریال، 13 سال قبل، بخش زیادی از سرمایهی شخصی خود را صرف راه اندازی شرکت فضایی جدیدی کرد. او چندین سال انتظار کشید تا این که بعد از شش سال اولین موشک به موفقیت رسید. خیلی از مشتریان و مدیران، ایدهی ایلان ماسک را بینتیجه و ساده لوحانه خطاب می کنند.
شرکت فناوری اکتشاف فضایی (Space Exploration Technologies Corp) با سرمایه گذاران اندک، در ابتدا تنها چند ده کارمند داشت. با این حال، از همان ابتدا توانست با ابرقدرتهای هوافضای دنیا چون شرکت بوئینگ (Boeing Co)، شرکت لاکهید مارتین (Lockheed Martin Corp) و آریان اسپیس فرانسه (Arianespace) وارد رقابت شود. اسپیس اکس وعده داد موشکها و فضاپیماهایی را با تکنولوژیهای جدید طراحی کرده و بسازد.
اسپیس اکس به عنوان استارتاپی موفق، به دنبال توسعهی جایگزینی کم هزینهتر و سادهتر است که قدرت بیشتری نسبت به پرتاب کنندهها داشته باشد و سالیان زیادی است بازارهای جهانی و بخش فضاییِ ایالات متحده را به خود اختصاص دادهاند.
ایلان ماسک، کارآفرین میلیاردی که تجربهای در پرتاب موشک نداشت، مدیرعامل، رئیس هیئت مدیره، پشتیبان مالی اسپیس اکس است. البته اصلیترین نقش ماسک، مدیر ارشد فنی است. لازم است بدانید، اسپیس اکس به جای اینکه موتورهای موشک، سیستمهای ناوبری و بخش بزرگی از مجموعههای خورشیدی خود را از دیگران خریداری کند، همه را در داخل تولید کرده است. او مسیر سختی را پیمود و مهندسانی را استخدام کرد که به دنبال مسیرهای غیرمعمول بودند و اکنون سفارشات زیادی به ارزش بیش از 3 میلیارد دلار، همراه با رشتهای از دستاوردهای تاریخی به نام خود ثبت کرده است.
اسپیس اکس اولین بخش خصوصی بود که فضاپیمایی در مدار زمین قرار داد و اولین شرکتی بود که تجهیزات موردنیاز را به ایستگاه فضایی بینالمللی تحویل داد. این استارتاپ برای برخی لانچ ها تا 70 میلیون دلار دریافت می کند، این مبلغ نصف آن چیزی است که نیروی هوایی ایالات متحده به خدمات مشترک بوئینگ و لاکهید می پردازد، با این حال مدیران اسپیس اکس از سودآوری خود صحبت می کنند. این شرکت برای برآورده کردن انتظارات موجود، با چالشهای زیادی مواجه هستند. هم اکنون اسپیس اکس به دنبال توسعهی موشک قویتری است و میخواهد به سرعت بیسابقهی بیش از یک لانچ در هر ماه برسد. علاوه بر آن، روی پرتاب کنندهای مشغول کار است که قابل استفادهی مجدد باشد و بتواند به طور عمودی به زمین برگردد