سرعت بالای رشد استارتاپ علاوهبر دستاوردهای مثبتی که برای بنیانگذاران و کارمندان دارد، نیازمند هماهنگی و کنترل بیشتری هم هست.
بسیاری از بزرگترین سرمایهگذاران و کارآفرینان جهان اعتقاد دارند موفقیت استارتاپ زمانی رخ میدهد که بتواند هماهنگی کاملی بین بازار و محصول خود ایجاد کند. در آن حالت، کارآفرین به این درک میرسد که بازاری بزرگ، نادیده گرفته شده است و او، محصولی متناسب با نیازهای آن دارد. البته، اولین بودن در ارائهی راهکار به بازار، لزوما بهمعنای تضمین موفقیت نیست. درواقع، چالش اصلی پس از آن ترکیب و رسیدن به مراحل مقیاسدهی شروع میشود.
رسیدن به موقعیت مقیاسدهی استارتاپ، خود مسیری دشوار محسوب میشود. شما بهعنوان کارآفرین پس از تشکیل تیم و تأسیس استارتاپ، مراحل متعددی را باید پشت سر بگذارید که همه، مستلزم همان هماهنگی محصول با بازار هستند. پس از مدتی تجربهی آن چالشها، به مرحلهای میرسید که استارتاپ برای مقیاسدهی و توسعهی بازار آماده میشود. در آن مرحله، سرعت رشد بهحدی سریع میشود که شاید نتوانید خود و تیمتان را با آن هماهنگ کنید.
در مراحل مقیاسدهی، نیاز به جذب، پرورش و رشد استعدادهای جدید بیشازپیش حس میشود. همهی کارآفرینان میدانند که آن مراحل، دشواریهای زیادی دارند. در مرحلهی مقیاسدهی، نیاز به نیروی انسانی هم چندین برابر میشود که درنهایت بهمعنای چالشهای بیشتر خواهد بود. شما باید زمان بیشتری را برای آن فرایند اختصاص دهید تا افرادی مناسب فرهنگ سازمانی خود، جذب کنید.
چالش نیروی انسانی، درکنار دشواریها، جذابیتهایی هم دارد که بههرحال آن را از وضعیت خستهکننده دور میکند. مقیاسدهی، علاوهبر آن چالش، موارد دیگری را هم بههمراه دارد که شاید خستهکنندهتر باشند. بهعنوان مثال، احتمالا با روندهای اداری و کاغذبازیهای بیشتری روبهرو خواهید شد که قبلا آن را در استارتاپ کوچک خود تجربه نکردهاید.
راهکارهای متعددی برای کارآفرینان وجود دارد که با استفاده از آنها، میتوان فرایند مقیاسدهی و سرعت بالای رشد را کمی لذتبخشتر و آسانتر کرد. در ادامهی این مطلب، راهکارهایی را شرح میدهیم که شاید در آسانتر کردن فرایند مقیاسدهی برای استارتاپها مفید باشند.
۱- حذف هزینههای اضافی
مقیاسدهی و افزایش سرعت رشد، نیازمند هزینههای جدید در بخشهای مختلف خواهد بود. اکثر استارتاپها هم از سرمایهگذارانی بیرون از تیم خود در آن مرحله کمک میگیرند. قطعا با بزرگ شدن تیم، هزینهها هم بزرگتر میشوند. درنتیجه، برخی هزینهها که شاید زمانی اهمیت زیادی نداشتند، بهیکباره به چالشی عظیم برای شما تبدیل خواهند شد.
بهعنوان مثالی از هزینههای بهظاهر بیاهمیت که سریعا افزایش مییابند، میتوان به هزینهی غذای کارمندان یا موارد سادهتر همچون کاغذ و ملزومات اداری اشاره کرد. همان ملزومات اداری، برخی اوقات به درگیری ذهنی اصلی مدیران بدل میشوند. میتوان پیش از رسیدن به آن مراحل، برخی از هزینههای احتمالی را پیشبینی کرد و با تدبیر راهکارهای جایگزین، هزینهها را قبل از مقیاسدهی، حذف کرد.
۲- شناخت زمان پایان نیاز به نوآوری
افراد نوآور در تیمهای استارتاپی، عموما محبوبیت بالایی دارند، اما قطعا نمیتوان در فرایندهای مقیاسدهی، به آنها مسئولیتهای اصلی داد. جستجوی دائمی برای راههای جدید کاری و روشهای بهینهی فرایندی، نیازمند هزینههای بالای زمانی، انرژی و پول خواهد بود. در رشد سریع، به زمانی میرسید که وفاداری به روشهای موجود و تلاش برای حفظ آنها، نسبت به نوآوری و امتحان کردن روشهای جدید، اهمیت بیشتری پیدا میکند.
زمانیکه استارتاپها از مرحلهی نوپا بودن عبور میکنند و به استانداردهای صنعتی شدن نزدیک میشوند، دیگر نوآوریهای آنچنانی و تغییرات اساسی در محصول، معنای خاصی نخواهد داشت. در آن مراحل، ارائهی خدمات بهینه به مشتری، اهمیت بیشتری دارد و میتواند شما را نسبت به رقبای بزرگ خود متمایز کند. اگر بتوانید حتی پس از جذب چند صد هزار مشتری، هر فرد جدید را بهعنوان اولین مشتری خود در نظر بگیرید، قطعا در حفظ آنها و توسعهی پایگاه مشتریان موفق خواهید بود.
۳- حفظ ثبات برندسازی
دورههای رشد سریع، بسیاری از کارآفرینان را به فکر فرایندهایی همچون بازاریابی، تبلیغات و برندسازی بیشتر میاندازد. اگر شما در موقعیت مقیاسدهی قرار داشته باشید، بهاحتمال زیاد برند به ثبات قابل قبولی رسیده است و اکنون، باید برای حفظ آن تلاش کنید. در آن مرحله، اهمیت حفظ هویت برند بهصورت داخلی، بسیار بیشتر میشود، چرا که در مسیر حفظ اتحاد نیروی کاری خواهد بود.
در مرحلهی رشد سریع، احتمالا نیازی به استخدام طراحان جدید نخواهید داشت (خودداری از هزینههای اضافی). البته، در آن مراحل هم نیاز به بهبود طراحیها یا ایجاد تغییراتی جزئی خواهید داشت که در صورت راهاندازی کمپینهای بازاریابی، بیشتر هم میشود؛ اما از آنجا که برند شما به ثباتی نسبی رسیده است، میتوانید با استخدام تیمهای دورکار یا برونسپاری کلی فرایندهای گرافیکی، از ایجاد هزینههای ثابت اضافی خودداری کنید.
درنهایت باید بدانید که زندگی هیچگاه برای یک بنیانگذار استارتاپ آسان نخواهد بود. البته، زندگی شما بهعنوان کارآفرین و ارزشآفرین هیچگاه هم خستهکننده نیست، چرا که در همهی مراحل با چالشهای جدید روبهرو خواهید شد.