کسب و کارهای موفقی که با استراتژی بوت استرپینگ راه اندازی و مدیریت می شوند، نشان می دهند تنها پشتیبانی وی سی ها تنها عامل موفقیت نیست؛ وی سی سرمایه گذاران ریسک پذیری هستند که معمولاً در استارتاپ ها سرمایه گذاری می کنند.
اغلب افراد، بدون توجه به این که چه حرفهای را دنبال می کنند، در این تصور هستند شانس کمی برای موفقیت دارند. در واقع وقتی به کسب و کارهای موفق نگاه می کنیم، بیشتر داستان زندگی افرادی در ذهنمان تداعی می شود که به صورت خارقالعادهای به موفقیت رسیدهاند؛ نه کارآفرینانی که با تلاش مستمر و چشم انداز وسیع، استارتاپ خود را راه اندازی کردهاند.
اگر کارآفرینان نتوانند سرمایهی اولیه برای راه اندازی استارتاپ را از وی سی ها دریافت کنند، این به معنای شکست آنها نیست. آنها می توانند بخشی از پس انداز شخصی یا نقدینگی خود را وارد کسب و کار کنند تا استارتاپ شان در مرحلهی راه اندازی قرار گیرد.
با این حال بوت استرپینگ، پروسهی بسیار سختی است. بیشتر کسب و کارها برای راه اندازی و رشد استارتاپ خود به سرمایه گذاران وی سی تکیه می کنند، البته این نرخ هم رو به کاهش است. در سال 2017 میلادی، نرخ قراردادهای بوت استرپ برای سومین سال متوالی چهار درصد کاهش یافت و به پایینترین رقم از سال 2012 رسید.
با این حال وقتی کارآفرینی بدون حمایت وی سی ها و به صورت خودساخته، استارتاپی راه اندازی می کند که در نهایت به کسب و کار میلیون دلاری تبدیل می شود، توجه همگان را به خود جلب می کند. این موفقیتها بسیار الهام بخش هستند و به ما میآموزند وقتی با ریسک پذیری، اعتماد، رقابت و اراده قدم بر می داریم، می توانیم بدون کمک وی سی ها و نادیده گرفتن ارزش کسب و کارمان، به موفقیتهای چشمگیر برسیم.
آیا تاکنون به استفاده از بوت استرپینگ برای راه اندازی استارتاپ فکر کردهاید؟ در ادامهی مقاله، داستان موفقیت سه کارآفرینی را بیان می کنیم که با همین استراتژی توانستند شرکتهای میلیون دلاری بسازند.
قبل از این که متوجه شوم وی سی چیست، سود میلیون دلاری کرده بودم!
مارکوس فریند به تنهایی شرکت Plenty of fish را راه اندازی کرد و در نهایت به سودآوری بسیار خوبی رسید؛ به طوری که در سال 2015 شرکت خدماتی خود را به مبلغ 575 میلیون دلار فروخت. به خاطر این که کسب و کار او با بوت استرپینگ رشد کرده بود، تمام این سود نصیب این کارآفرین موفق شد.
اما او چطور توانست یک سایت خدماتی را بدون کمک گرفتن از هیچ سرمایه گذاری به موفقیت برساند؟
امروزه رقابت سختی در فضای ارتباطات آنلاین وجود دارد. هر ساله بیش از هزار سایت ارتباطات اجتماعی تأسیس می شود. مارکوس فریند در سال 2003 بهعنوان توسعه دهندهی وب مشغول فعالیت بود و نقدینگی چندانی نداشت. او توانست در زمینهی ASP.NET که در آن زمان یک زبان برنامه نویسی جدید بود، به مهارتهای خوبی برسد. بعد از یک دورهی آموزشی، وب سایت خود را راه اندازی کرد و دو هفتهی بعد، علاقهمندان شروع به نام نویسی در این وب سایت کردند. او از سرمایهی شخصی خود استفاده کرده بود و نیاز نداشت از حمایت سرمایه گذاران بهره ببرد.
حتماً می دانید استفاده به پول سرمایه گذاران میتواند خیلی هم خطرناک باشد؛ به طوری که مطالعات نشان می دهد هر چقدر استارتاپ ها در مرحله اولیه راه اندازی کسب و کار خود، پول بیشتری جذب کنند، احتمال شکست آن بیشتر خواهد بود.
در سال 2007، ترافیک Plenty of fish، چهار برابر وب سایت رقیب Match.com بود؛ اما فریند فقط سه نفر را استخدام کرد و به تیم خود افزود. سال بعد نیویورک تایمز اعلام کرد سایت او سالانه 10 میلیون دلار درآمدزایی دارد.
با این که فریند از استراتژی بوت استرپینگ استفاده می کرد و افراد زیادی را به کار نگرفته بود؛ اما در سال 2007 در مصاحبهای اعلام کرد، بیشتر روزها بعد از ساعت 10 صبح به شرکت می رفت و در طول یک ساعت تمام کارها را انجام می داد. او گفت: “سایت ما خیلی خوب خودش را جلو می برد.”
فریند در گفت و گو با وب سایت مدیوم گفت، ترافیک موتورهای جستجو، تنها دو درصد ترافیک سایت او را تشکیل می دهد و بیشتر بازدیدکنندگان، افرادی هستند که از دیگران تعریف این سایت را شنیدهاند. به همین خاطر او تمرکز زیادی روی تبلیغات داشت. البته این میزان تبلیغات کار چندان متداولی نبود؛ زیرا کارشناسان می گویند شرکتهای یک تا پنج ساله، باید 12 تا 20 درصد از درآمد ناخالص خود را صرف بازاریابی کنند؛ اما فریند از فاکتورهای دیگری استفاده می کرد. اگر شما وب سایتی راه اندازی کنید که خود به خود پیشرفت کند، می توانید به راحتی وقتتان را به برنامه ریزی مقیاس پذیری اختصاص دهید.
فریند به Journal گفت: “تا وقتی متوجه شدم وی سی ها چه هستند و چطور کار می کنند، به سود میلیون دلاری رسیدم و دیگر هیچ نیازی به جذب سرمایه نداشتم؛ زیرا اصلاً نمی دانستم با این پول چه کنم.” بله درست است؛ فریند کسب و کار سودآوری داشت و اصلاً نیازمند افزایش سرمایه نبود.
وقتی وبلاگ فریند را مطالعه می کنیم، با مردی رو به رو می شویم که انگار تجربهی بسیار زیادی در راه اندازی و مدیریت کسب و کار دارد. آیا خوش شانسی او را به موفقیت رساند؟ شاید همین طور باشد؛ اما حقیقت این است او ایدهی خوبی داشت و توانست آن را خوب پیاده کند و در نهایت به موفقیت برسد.
بهعنوان یک گروه کارآفرین سریالی، به راحتی کسب و کارمان را به موفقیت می رسانیم
برخلاف کسب و کار فریند، شرکت FastSpring با تلاش تنها یک کارآفرین راه اندازی نشد، بلکه چهار مؤسس با نامهای کن وایت، دن انگل، جیسن فودمن و رایان دوول داشت.
عامل موفقیت این استارتاپ این بود که هر چهار نفر، تجربیات موفقیت آمیزی از کسب و کارهای قبلی خود داشتند.
آنها برخلاف فریند، کارآفرینان سریالی بودند که تجربه، دانش و اعتماد به نفس لازم را برای بوت استرپ کردن یک کسب و کار به دست آورده بودند.
شرکت فست اسپرینگ، در سال 2005 به عنوان یک فروشگاه آنلاین محصولات دیجیتال شروع به کار کرد.
این شرکت تنها 30 هزار دلار سرمایه داشت که مؤسسان آن از سرمایهی شخصی خود تأمین کرده بودند.
پول مسئلهی حادی برای راه اندازی یک کسب و کار نیست. مؤسسان بوت استرپ را راهی برای پیشرفت شرکت می دانستند.
انگل در مصاحبهای به TechCrunch گفت:
“ما بهعنوان کارآفرین سریالی، تجربهی زیادی در پیشبرد کسب و کارمان از نقطهی A به نقطهی B داشتیم. نقطهی B جایی است که یک شرکت به درآمدزایی، سودآوری و مقیاس پذیری می رسد.”
حرفهایی که انگل میزند، انعکاس دهنده یک سناریو دانشکدهی بازرگانی هاروارد است که می گوید:
“کارآفرینانی که قبلاً به موفقیت رسیدهاند، بیشتر از کارآفرینان بیتجربه، شانس موفقیت و پیشرفت خواهند داشت.”
در مرحلهی اول، فست اسپرینگ نیازی به جذب سرمایه نداشت و اصلیترین مسئله برای مؤسسان آن، پیدا کردن یک نام تجاری بود.
حتی این حقیقت که چهار مؤسس شرکت، در چهار ایالت مختلف زندگی می کردند سبب شکست استارتاپ شان نشد. انگل به Mixergy گفت:
“ما در گذشته هم موفقیتمان را همین طور به دست آورده بودیم. با استخدام کارمندان دورکار که در سراسر کشور زندگی می کردند، در هزینههایمان صرفه جویی کردیم.”
گفتهی انگل کاملاً درست است. نیک بلوم، استاد دانشگاه استنفورد، می گوید هر شرکت به ازای هر کارمند دوکار، دو هزار دلار صرفه جویی می کند.
مؤسسان فست اسپرینگ تمایل داشتند ماهها هیچ حقوقی نگیرند و حتی پس انداز و درآمد کسب و کارهای قبلی خود را به این شرکت اختصاص دهند.
آنها با مصرف کنندگان بالقوه صحبت می کردند و با توجه به بازخورد آنها، محصولشان را اصلاح می کردند تا مطمئن شوند همان محصولی را ارائه می دهند که مشتریان به دنبالش هستند.
اکنون نمی توان فست اسپرینگ را یک استارتاپ دانست. آنها در سال 2013 اولین سرمایه گذاری خارجی را جذب کردند و اکنون 9 هزار مشتری را در صفحات پرداخت خود دارند. درآمد ناخالص آنها نیز سالانه 45 میلیون دلار است.
استراتژی بوت استرپینگ سبب شد نقدینگی ما همیشه بالا رود
کانر گیلیوان، به عنوان نویسنده و کارآفرینی معرفی می شود که با بوت استرپینگ های موفق، چندین کسب و کار میلیون دلاری تأسیس کرده است. او در کتاب “کسب و کار آزاد: 50 راز شرکتهای بوت استرپ میلیون دلاری” جزئیاتی درباره راه اندازی شرکتهای FreeeUp و Portlight منتشر کرده است.
گیلیوان می گوید بوت استرپینگ یک مبارزه سرسختانه است. به گفتهی او:
“ساخت یک شرکت بدون جذب سرمایهی خارجی، خصوصاً در یک سال اول یک مبارزهی تمام عیار است.”
Portlight، اولین شرکت گیلیوان بود؛ شرکت حمل و نقل آمازون که با داشتن یک تیم 60 نفره، در طول چهار سال با هزاران عرضه کنندهی آمریکایی وارد همکاری شد و در نهایت به فروش بیش از 20 میلیون دلار رسید. FreeeUp نیز شرکتی فعال در حوزهی استخدام است که بیش از 2500 کسب و کار را در سراسر دنیا پوشش می دهد.
گیلیوان می گوید، وقتی تعداد کاربران این پلتفرم از 1000 نفر گذر کرد، درآمدزایی سالانهی آنها بالای یک میلیون دلار بود و تاکنون با نرخی صعودی همراه بوده است.
توصیهی تمام کارآفرینان در این باره مشترک است: بوت استرپینگ کار چندان سادهای نیست. برای بهکارگیری این استراتژی به اراده بالا و چشم اندازی بلند نیاز دارید. اگر این خصوصیات را داشته باشید، قادر خواهید بود کسب و کار خود را به نقطهی پیشرفت برسانید.