برای موفقیت در کسب و کار خود باید به اعضای تیم تان انگیزه و انرژی دهید تا بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند. معمولاً مدیران 7 عادت نادرست دارند که باعث میشود روحیه و انگیزه کارمندانشان تضعیف شود.
هر فردی که به عنوان کارمند مشغول به کار باشد به خوبی میداند بیانگیزگی رئیس چگونه میتواند روی عملکرد او تأثیر بگذارد. مدیران کسبوکار باید به دنبال رفع اشکال باشند و ببینید منبع این حس ناخوشایند چیست تا برای رفع آن اقدام کنند.
خیلی از آنها فکر میکنند کارشان هیچ ایرادی نداشته و نیاز به تغییر هم ندارند، اما بیشتر آنها به دنبال راهکارهایی برای بهبود و تغییر کردن هستند. در ادامه 7 عادت نادرست را معرفی میکنیم که به مدیران امکان میدهد این عادتها را کنار بگذارند و به اعضای تیم خود انگیزه بیشتری دهند.
مشکلات بزرگ را به مسائل جزئیتر تقسیم نمیکنید
خیلی کارمندان دوست ندارند با آنها همانند بچهها رفتار شود و در مواجهه با مشکلات بزرگ، انگیزهی بیشتری برای کار کردن خواهند داشت. پس تا جای ممکن کارمندان خود را در جریان مشکلات و مسائل کاری قرار دهید تا با انگیزه بالا کارشان را انجام دهند.
از «چرا» استفاده نمیکنند و روی «چگونه» تکیه دارند
هیچ کارمندی دوست ندارد همانند ربات با او برخورد شود، تنها رباتها هستند که بدون نیاز به “چرا” و تنها با “چگونه” انجام دادن کارها برنامهنویسی میشوند.
گاهی مدیران دلیل انجام کارها را برای کارمندان خود توضیح نمیدهند، زیرا یا خودشان دلیل اصلی آن را نمیدانند از سؤال و انتقاد کارمندان واهمه دارند.
اهمیت سؤال کردن را نادیده میگیرند
مدیران موفق ذهنیت مثبتی نسبت به سؤال پرسیدن دارند و همواره از کارمندان میخواهند ایده و نظرات خود را با آنها در میان بگذارند.
رهبران بزرگ همواره به دنبال یاد گرفتن هستند و معتقدند با صحبت کردن چیز جدیدی یاد نمیگیرند. پس آنها باید گوش دادن را تمرین کنند تا قدرت یادگیری خود را بالا ببرند.
بعد از واگذار کردن وظایف،پروژه را دنبال نمیکنند
مدیران موفق میدانند که پروژهها و وظایف جدید را باید با سرعت معقول به کارمندان واگذار کرد. آنها بعد از مشخص شدن مسئولیتها اعضای تیم را به حال خود نمیگذارند، قبل از آن مطمئن هستند هیچ سؤالی بی پاسخ نمانده و به تمام منابع برای دست یابی به اهداف دسترسی دارند.
شاید در ابتدای پروژه زمان بیشتری صرف شود، اما در آینده در وقت اعضای تیم صرفهجویی میشود.
کارمندانی را وارد پروژه می کنند که توانایی کمتری نسبت به خودشان دارند
رهبران ضعیف همواره به دنبال استخدام افرادی هستند که مهارتهای کمتری نسبت به خودشان دارند؛ اما افرادی که توانایی و مهارت کمتری دارند، به آموزش و مدیریت نیازمندند و تمام تواناییهای مدیر به چالش کشیده نمیشود.
وقتی کارمندان باهوشتر از خودتان را استخدام میکنید، آنها انگیزه دارند تا مهارتهای شما را بهعنوان رهبر کسبوکار به چالش بکشند. پس هم خودتان از این موضوع سود برده و هم کسبوکارتان به سوددهی میرسد.
از راه دور و غیرمستقیم با کارمندان رابطه دارند
ایجاد ارتباط از راه دور سبب میشود کارمندان به جای اطمینان از انتظاراتی که از آنها میرود، به دنبال حدس و گمانها بروند و انگیزهشان را از دست دهند.
وقتی کارمندان دقیقا بدانند رئیس چه انتظاری از آنها دارد، انگیزهی بیشتری خواهند داشت. پس ارتباط مستقیم و غیر رسمی تأثیر به سزایی روی موفقیت کسبوکار خواهد داشت.
دائماً به دنبال بازخوردهای منفی هستند
هیچ کارمندی نمیخواهد مدیرش تنها در زمانی که بازخوردهای منفی میگیرد در شرکت حضور پیدا کند.
بهترین مدیران کسانی هستند که به طور منظم، با کارمندان خود در ارتباط هستند؛ چه در شرایط ایده آل و چه در زمان بروز مشکلات و چالشها. این مدیران همواره موفقیتهای کوچک را جشن میگیرند و بیشتر از این که به دنبال بازخوردهای منفی باشند، در تلاشاند به کارمندان انرژی مثبت دهند.
وقتی بازخوردهای منفی بیشتر از بازخوردهای مثبتتان باشد، قطعاً کارمندان خیلی زودتر میخواهند از شرکت شما خارج شوند. پس اگر به دنبال کسبوکاری موفق هستید، نگاهی به عادتهای خود بیندازد و تلاش کنید شخصیتتان را تغییر دهید.