بسیاری از پیشرفتهای علمی در طول تاریخ، حاصل گردهمآیی افراد زیادی است که بهدلیل آرمان و هدفی مشترک، بدون هیچ نقطهی پایان و مشخصی برای آن هدف، در کنار هم تلاش کردهاند.
پس از کتابهای پرفروش «با چرا شروع کنید» و «رهبران آخر غذا میخورند» سایمون سینک، آخرین کتابش را با عنوان «بازی بینهایت» در همین ماه (اکتبر) در آمریکا رونمایی کرد. منظور از بازی بینهایت، بازیای است که در آن برد و باخت معنایی ندارد و تا بینهایت میتواند ادامه داشته باشد. بازیای که نسل به نسل ادامه پیدا میکند و باعث بهبود شرایط جهان میشود. سایمون سینک در این کتاب هم مثل کارهای دیگرش به حرف خود مبنی بر «با چرا شروع کنید» پایبند بوده و کتاب را با بخش «چرا این کتاب را نوشتم» آغاز کرده است. او چرایی نوشتن این کتاب را دورهم جمعکردن افرادی بیان کرده که آمادهاند وضعیت موجود، یعنی برد و باختهای مکرر در بازیهای مختلف انسانی را به چالش بکشند و آن را با واقعیتی جایگزین کنند که بسیار بیشتر از شرایط فعلی نیازهای عمیق انسانی، یعنی امنیت و همیاری را هدف قرار میدهد.
سایمون سینک دنیایی را که در آن نیازهایی چون احساس امنیت و مشارکت در چیزی فراتر از خود در انسانها برطرف میشود، دنیای بهتری از وضعیت کنونی میداند. او معتقد است با کمک رهبران بزرگ این تغییر در سطح جهان امکانپذیر است. دنیای حاصل از این نگرش، دنیایی است که در آن اکثر ما هر روز با انگیزه از خواب بیدار میشویم، در کارمان احساس امنیت میکنیم و در انتهای روز با رضایت به خانه برمیگردیم. به این ترتیب، سازمانها موفقیتهایی حتی طولانیتر از عمر خود کسب خواهند کرد که مزایای آن بسیار بیشتر از حد تصور است. او میگوید:
اگر به دنیایی باور داشته باشیم که در آن تکتک روزهایمان با انگیزهایم و احساس امنیت و توازن میکنیم و باور داشته باشیم که رهبران، همان کسانی هستند که میتوانند این چشمانداز را محقق کنند، پس این مسئولیت جمعی ما است که رهبران درست را پیدا و آنها را حمایت و هدایت کنیم. همان رهبرانی که احتمال محققشدن این چشمانداز را بیشتر میکنند و میدانند رهبریکردن در بازی بینهایت چه معنایی دارد. بازی بینهایت و رهبریکردن در آن، چیزی است که باید یاد بگیریم.
خلاصه کتاب
سایمون سینک در کتاب بازی بینهایت، نگرش برجسته و تازهای را در استراتژی کسبوکارها با پرسیدن یک سؤال به نمایش میگذارد: آیا شما در حال بازی بینهایت هستید یا یک بازی محدود به برد و باخت؟ او تئوری بازی را مطرح میکند تا چگونگی موفقیت بلندمدت کسبوکارهای عالی را توضیح دهد. سایمون دریافته است که ایجاد ارزش و سلامتی طولانیمدت و رشدی ماندگار و مداوم برای کسبوکارها که با بازی بینهایت ممکن میشود، تنها چیزی است که برای یک کسبوکار باید مهم باشد.
بازی محدود و بازی نامحدود
بازی یک اتفاق دوطرفه است. اگر حداقل ۲ بازیکن وجود داشته باشد، بازی شکل میگیرد. حالا بر این اساس ۲ نوع بازی داریم: بازی محدود و بازی نامحدود (بینهایت). در بازی محدود قواعد مشخصی حاکم است و دوطرف برای برندهشدن مبارزه میکنند. بازی محدود، در نقطهای مشخص و پس از تعیین برنده و بازنده به پایان میرسد و در آن نقطه افراد شرکتکننده بازی را ترک میکنند. درحالیکه در بازی نامحدود چنین نیست. قوانین دقیق و ازپیشتعیینشدهای ندارد و بازیکنان هم معلوم نیستند. هر بازیکن با قواعد خودش بازی میکند و این بازی انتهایی ندارد. هدف بازی بینهایت یا نامحدود، پیروزی نیست، بلکه ماندن و تداومبخشیدن به حضور خود در بازی است. سایمون سینک میگوید چنین برداشتی از بازیها را از دیدگاه کارس، پروفسور صاحبنامی الهام گرفته که کتاب «بازیهای محدود و نامحدود» را در سال ۱۹۸۶ نوشته است.
کل دیدگاه سایمون سینک دربارهی بازیها در این جملات خلاصه میشود: «زندگی و کسبوکار، برندهای ندارد. پیروزی در سیاست جهانی معنا ندارد. تمام این موارد، یک سفر بهمعنای طی مسیر هستند.» او اعتقاد دارد همهی ما باید بازیهای کنونیمان را بشناسیم و تلاش کنیم با طرز فکری نامحدود، بازیکن بازیهای نامحدود باشیم تا از اعتماد، همکاری و نوآوری بیشتری بهره ببریم. این در حالی است که بسیاری از رهبران کسبوکارها بهگونهای بازی میکنند که انگار میتوانند پیروز شوند و از القاب بهترین و شمارهی یک برای خودشان استفاده میکنند. درحالیکه کسبوکار هم نوعی بازی بینهایت و بدون برد و باخت است و باید این طرز فکر که چه کسی میبرد یا چه کسی بهتر است در آن کنار گذاشته شود. بازی نامحدود ادامه پیدا میکند و به پایان نمیرسد، بلکه بازیکنان هستند که جایی زندگیشان بهپایان میرسد و زمین بازی را ترک میکنند.
در جایی که بازیکن بازی محدود به بردن خود فکر میکند، بهدنبال فروش بیشتر است و تلاش میکند با فروش محصول، عوایدی را نصیب شرکت خود بکند، بازیکن بازی نامحدود، بهفکر بقا در بازی است. او درپی خیر و صلاح همه است و بهدنبال ساخت محصولی است که افراد بیشتری آن را بخواهند. او تلاش میکند عواید محصول، نصیب خریداران شود. فکر کردن به برندهشدن (و متعاقباً باخت طرف مقابل) در بازی نامحدود جایگاهی ندارد.
بازی بینهایت بهعنوان رهبر
رهبری در بازی بینهایت به این معنا است که آن رهبر چیزی را که با مشارکت یا حضور محدود وی به پیروزی میرسد، پشت سر میگذارد. او چنان فرهنگ قدرتمندی را میسازد که بعد از او و درصورت نبودنش، این فرهنگ زنده میماند و به حضورش ادامه میدهد. رهبران نامحدود به ارزشها و دلایل خود بسیار متعهدند. کاری که در اثر این تعهد شکل میگیرد، اثر انگشت پاکنشدنیای از این رهبران با خود دارد و فراتر از دوران محدود رهبری آنها است.
اگر به ارزشهای شرکتهایی مانند کداک نگاه کنیم، میبینیم که آنها بهجای این پرسش که «چه چیزی برای من بهتر است؟» سؤال «چه چیزی برای ما بهتر است» را پرسیدند و در جهت یک بازی نامحدود حرکت کردهاند. این سؤال به انجام کارهایی منجر میشود که به خیر و صلاح همه است. چون شرکت صرفاً به خودش و دستاوردهای محدود خود فکر نمیکند، بلکه تأثیر تصمیماتش بر جامعه، مردم و دنیا را هم در نظر میگیرد. بنیانگذار شرکت کداک چشمانداز خود را تسهیل عکاسی و دسترسی تمام افراد به آن میدانست. این اولین شرکت در دنیا بود که سود سهام را در اختیار کارکنانش قرار میداد.
طرز تفکر نامحدود
البته باید توجه داشت که برای انجام بازی بینهایت نیازمند تفکر نامحدود هستیم. رویکرد رهبری با طرز تفکر نامحدود با نوع بازی نامحدود همخوانی دارد. برای اینکه با طرز تفکر نامحدود آشنا شوید، به این قسمت از متن کتاب توجه کنید:
انتخاب رویکرد رهبری با طرز تفکر نامحدود، شباهت چندانی با آمادهسازی برای بازی فوتبال ندارد، بلکه بیشتر شبیه تصمیمگیری برای تناسب اندام است. یک کار معین و خاص وجود ندارد که صرفاً آن را انجام دهیم و به تناسب اندام برسیم. نمیتوانیم با ۹ ساعت متوالی تمرین در باشگاه، انتظار داشته باشیم که بدنمان روی فرم بیاید. اما اگر هر روز ۲۰ دقیقه به باشگاه برویم، قطعاً اندام متناسبی خواهیم داشت. تداوم مهمتر از شدت است. مشکل اینجا است که هیچکس نمیداند چه زمانی نتیجه خواهد گرفت. در واقع افراد مختلف، نتایج متفاوتی را در مقاطع زمانی متفاوت کسب میکنند. اما تردیدی نداریم که این رویکرد جواب خواهد داد. اگرچه امکان دارد اهداف تناسب اندامی محدودی را در ذهن داشته باشیم، اما اگر خواهان زندگی به سالمترین شکل ممکن باشیم، باید بدانیم که سبک زندگی ما، مهمتر از دستیابی به اهداف تعیین شده در تاریخهای معین است.
اما حفظ طرز تفکر نامحدود بسیار دشوار است و باید هشیار باشیم که از این مسیر منحرف نشویم. اصولی که همواره باید بکوشیم آنها را حفظ و رعایت کنیم تا در مسیر نامحدود بمانیم، اینها هستند: «هدف آرمانی، تیمهای مبتی بر اعتماد، رقیب ارزشمند، انعطافپذیری وجودی، شجاعت رهبریکردن». بازیهای محدود اغواکننده، جذاب و سرگرمکنندهاند و باید خیلی قوی باشیم تا در برابر وسوسهشان مقاومت کنیم و از میدان بهدر نرویم. البته قرار نیست از رهبران انتظار داشته باشیم همیشه طرز فکر نامحدود داشته باشند یا آن را برای همیشه حفظ کنند. اما مسئلهی مهمتر این است که دربارهی انتخاب خود صادق باشیم و خودمان و دیگران را فریب ندهیم.
هدف آرمانی
در کتاب بازی بینهایت، سایمون سینک از مفهومی بهنام «هدف آرمانی» صحبت کرده است. هر رهبری که دوست دارد در بازی بینهایت شرکت کند، باید یک هدف آرمانی کاملاً روشن در ذهنش داشته باشد. از آنجایی که هدف در بازی نامحدود برد و باخت نیست و انتهایی ندارد، به هدف آرمانی نیاز داریم تا جهت مسیر را به ما نشان بدهد. هدف آرمانی، چشمانداز ویژه بهسوی آیندهای است که هنوز وجود ندارد. آیندهای مطلوب که افراد حاضرند بهخاطر آن فداکاری کنند. مفهوم فداکاری میتواند در قالب ردکردن شغلی با مزایای بهتر و ماندن در سازمان خود بهدلیل باور به آن هدف آرمانی باشد. باید دقت کرد که هدف آرمانی با چرایی ما فرق دارد. چرایی از گذشته میآید، اما هدف آرمانی رویکردی به آینده است. در فصل دوم این کتاب، بهطور مفصل به این مفهوم پرداخته شده است.
مسئولیت کسبوکار
سایمون سینک با بیان گستردهای از دیدگاه فریدمن درباره کسبوکار و با بیان این جمله که «طبلهای تغییر در حال نواختن هستند» برخی از اصول پذیرفته شدهی سرمایهداری فریدمن را زیر سؤال میبرد. او معتقد است که اکنون به تعریف جدیدی از مسئولیت کسبوکار نیاز داریم که با این ایده که کسبوکار یک بازی بینهایت است، همسو باشد. تعریفی که پول را هدف قرار نمیهد، بلکه آن را نتیجهای از کار میداند و به کارمندان این احساس را میدهد که کارشان فراتر از پولی است که برای خودشان و شرکتشان بهدست میآورند. طبق ایدههای سایمون، تعریف مسئولیت کسبوکار باید یک هدف ارائه کند. یعنی به افراد احساس تعلق خاطر بدهد. علاوه بر آن باید از مردم محافظت کند. همچنین باید سودآوری ایجاد کند. چرا که پول بهمنزلهی سوخت برای شرکت است تا بتواند در ۲ اولویت اول به پیشرفتش ادامه دهد.
تمامی این اصول درنهایت به احساس امنیت روحی روانی در افراد میانجامد. چیزی که حق غیرقابلانکار هر فردی است و سایمون سینک در سراسر کتاب به این امر توجه دارد. او معتقد است کسبوکار مانند هر تلاش نامتناهی دیگری وقتی بیش از همیشه قدرتمند است که توسط مردم و بهخاطر مردم قدرتمند شده باشد.
درباره کتاب
کتاب بازی بینهایت The Infinite Game با خرید حق ترجمه و انتشار همزمان نسخه فارسی با نسخهی انگلیسی آن در اکتبر ۲۰۱۹ توسط تیم نشر نوین ترجمه و چاپ شده و هماکنون ازطریق وبسایت نشر نوین، برای خرید قرار داده شده است. نشر نوین با خرید حق ترجمه و انتشار همزمان کتاب با نسخهی اصلی تلاش کرده است احترام به کپیرایت بینالمللی و حقوق مولف را ترویج دهد و در جهت دسترسی به آخرین کتابهای موجود در دنیا به زبان فارسی در ایران برای خوانندگان سهمی داشته باشد. این کتاب در نسخه اصلی ۲۵۳ صفحه و در نسخه فارسی ۲۶۷ صفحه دارد و مطالب آن در ۱۱ فصل ارائه شده است.
بعد از بخش «چرا این کتاب را نوشتم» و «پیروزی» عناوین فصلهای این کتاب عبارتاند از:
فصل اول: بازیهای محدود و بازیهای نامحدود
فصل دوم: هدف آرمانی
فصل سوم: هدف، غیر هدف
فصل چهارم: نگهبان هدف
فصل پنجم: مسئولیت کسبوکار: بازبینی شده
فصل ششم: اراده و منابع
فصل هفتم: تیمهای مبتنی بر اعتماد
فصل هشتم: زوال اخلاقی
فصل نهم: رقیب ارزشمند
فصل دهم: انعطافپذیری وجودی
فصل یازدهم: شجاعت رهبریکردن
سخن پایانی
بعد از خواندن کتاب بازی بینهایت، این سؤال را از خودتان بپرسید: آیا در حال انجام بازی بینهایت هستید یا بازی محدود؟ آیا به هدف برد و باخت سریع و رسیدن به نتایج مشخص با قوانین مشخص بازی میکنید یا در مسیری بینهایت با ارزشهایی معنادار هستید که موفقیتی بیش از طول عمرتان بهوجود میآورد؟ نظر شما دربارهی بازی بینهایت چیست؟ آیا با نقطه نظرات سایمون سینک موافقید؟ دیدگاهتان را در بخش نظرات با ما درمیان بگذارید.